كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
امام و هدايت ائمه كه هدايت به امرالله مي كنند، يعنى با ملكوت موجودات سر و كار داشته، و هر موجودى را از جنبه امرى او نه تنها از جنبه خلقى او، بسوى خدا هدايت ميكنند، و به كمال خدا ميرسانند. قلب موجودات در دست امام است، و از نقطه نظر سيطره و احاطه بر قلب، آنان را بسوى خدا هدايت ميكند. پس امام كه مردم را بخدا هدايت ميكند، به امر ملكوتى كه هميشه با آن موجود و ملازم است هدايت ميكند، و اين در حقيقت ولايتى استبه حسب باطن در ارواح و قلوب موجودات نظير ولايتى كه هر يك از افراد بشر از راه باطن و قلبش نسبتبه اعمال خود دارد، اين است معنى امام. و اما در آيه شريفه علت موهبت اين منصب را اينطور بيان كرده است: «لما صبروا و كانوا بآياتنا يوقنون» يكى صبر است در راه خدا، و منظور از صبر، استقامت و ايستادگى است در تمام امتحانات و ابتلائاتى كه بنده در راه عبوديت و وصول بمراد براى او پيش ميآيد، و ديگر آنكه قبل از آن به مرحله يقين رسيده باشند. در آياتى از قرآن مجيد، مىبينيم كه علامت يقين را كشف حجب ملكوتيه معرفى مىنمايد، صاحب يقين كسى است كه حقائق موجودات و ملكوت آنان را ادراك كند، و محجوب كسى است كه پرده روى قلب او گرفته و او را از مشاهده انوار ملكوتيه باز دارد مانند آيه: «و كذلك نرى ابراهيم ملكوت السموات و الارض و ليكون من الموقنين» و اينطور ما به ابراهيم ملكوت آسمانها و زمين را نشان داديم و براى آنكه از صاحبان يقين بوده باشد. اين آيه مىرساند كه نشان دادن ملكوت آسمان و زمين مقدمه افاضه يقين بر قلب ابراهيم بوده است و روى اين زمينه يقين از مشاهده انوار ملكوتيه جدا نخواهد بود. و مانند آيه«كلا لو تعلمون علم اليقين لترون الجحيم» نه چنين است، اگر شما ميدانستيد مانند علم و دانستن صاحبان يقين، در اينصورت حتما دوزخ را ميديديد، و حقيقت جهنم را كه ملكوت افعال زشت، و معاصى آلهى و نفس اماره است مشاهده مىنموديد. و مانند آيه«كلا ان كتاب الابرار لفى عليين و ما ادريك ما عليون كتاب مرقوم يشهده المقربون» نه چنين است، به درستيكه نامه عمل و حقائق كردار افراد پاك و صالح العمل در مكان مرتفع و عالى قرار دارد، و آن عليون است. مىدانى عليون چيست؟ از اين آيات استفاده مىشود كه مقربون كه همان صاحبان يقينند، افرادى هستند كه به ملكوت و حقائق عالم پيوسته، و قلبشان از جنبه مشاهده خلقى عبور نموده است، آنها از خدا محجوب نيستند، و حجاب قلبى كه عبارت است از جهل و معصيت و شك و نفاق در آنها نيست، آنها صاحبان يقينند كه عليون و حقائق ملكوتيه ابرار و اخيار را مىبينند، كما آنكه حقائق ملكوتيه اشرار و اهل معاصى را كه عبارت از جحيم است نيز مشاهده مىكنند. بنابراين امام كه هدايتبه امر ملكوتى مىكند، حتما بايد داراى مقام يقين باشد، و عالم ملكوت بر او منكشف بوده باشد، و متحقق به كلمات الله بوده باشد، و چون ذكر شد كه ملكوت همان وجهه باطنى موجودات است پس اين آيه شريفه: «و جعلناهم ائمة يهدون بامرنا» به خوبى مىرساند كه هر چه راجع به امر هدايت است، كه عبارت از قلوب و اعمال بوده باشد باطن و حقيقت او در دست امام است، و وجهه ملكوتى و امرى آن حاضر در مشهد امام بوده، لحظهاى از او غائب نخواهد بود.
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 6 آبان 1391برچسب:امام و هدايت, ] [ 20:57 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |